حکایت
حکایت

#حکایات


 


🛑یکی از اطباء پرهیزگار و حذاق پزشکان روایت می کند که جوانی که هنوز در اوایل جوانی بود از بغداد به ری آمد. در راه او را علتی حادث گشت، که خون بسیار از گلویش بیرون می آمد و بدین سبب او را زحمت و الم می رسید و دچار ضعف طاری(درونی) می گردید.


 


🔺زمانی که به ری رسید محمد بن زکریا الرازی را که طبیب مشهوری بود و در آن عهد از اصحاب کیاست حاذق تر و ماهر تر از وی کسی نبود، فرا خواند و علتی را که بدان مبتلی بود به او شرح داد و صورت حادثه را معاینه به او نمود.
محمد بن زکریا دست بر نبض و مجسته (جای انگشت نهادن طبیب بر دست بیمار) او نهاد و در قاروره (ادرار بیمار و ظرف ادرار را گویند) تأمل کرد و از چگونگی این اتفاق از کیفیت اعراض و احوال و ابتدا و انتها از او پرسید.
🔺از آن جمله توضیحات هیچ دلالت نمی کرد که از آن خروج خون لازم آید و امارات سل و قرحه(جراحت) که موجب این علت باشد از نبض و قاروره نیافت.
پس از آن از بیمار مهلت خواست، تا در آن باب تأملی کند و تفکری به جای آورد.
🔺آن جوان به غایت اندوهگین گشت و از صحت و سلامت امید بر گرفت، بیماریش زیادتر شد.
و چون طبیب در آن اندیشه فرو رفت، که آیا این چه علت خواهد بود؟ به فکرش رسید که شاید آن علت از علق (زالو) باشد، از آن جمله که در بیابان ها در آبگیرها به وجود می آید، که در هنگام خوردن آب از گلو به معده اش فرو رفته است و خروج خون از مکیدن آن علق(زالو) باشد. بازگشت و از وی پرسید که در راه آب از کجا می خوردی؟ گفت: از آبگیرهائی که در آن آب باران یا غیر آن جمع شده بود.
طبیب را در دل افتاد، که موجب این علت همان علقی(زالو) است که در آب بوده و به معده اش رسیده و این اخراج خون از باعث فعل آن علق(زالو) است .
🔺پس فرمود تا مقداری از طحلب (جل وزغ که سبزی باشد مانند ابریشم، که در آبگیرها بوجود می آید هنگامی که در آب بسیار بماند، بیاورند و به بیمار گفت: که مقداری از آن را فرو برد به جد و تلاش بسیار. پس به قی(استفراغ) افتاد و محمد بن زکریا در قی تأمل می کرد، تا علقی(زالویی) بزرگ در میانش یافت و سبب آن این بود که چون طحلب به معده آن جوان رسید علق(زالو) از راه جنسیت و خونی که با طحلب داشت، در آن آویخت. پس با نیروی قی از معده او بیرون آمد و بعد از آن به اندک زمانی آن جوان صحت یافت.
قصص و حکایات المرضی، ص113-114


 


 


✅(الـشفاء) مرکز تحقیقات طب وعلوم اسلامی
eitaa.com/joinchat/1531445248C738e6059a9